همه دنیا بخواد و تو بگی نــــــــه نخواد و تو بگی آره تمومه
همینکه اول و آخر تو هستی
به محتاج تو، محتاجی حرومه
تو همیشه هستی اما
این منم که از تو دورم
منکه بی خورشید چشمات
مثل ماه سوت و کورم
نمیخوام وقتی تو هستی
آدم آدمکا شم
چرا عادتم تو باشی
میخوام عاشق تو باشم
تازه فهمیدم بجز تو
حرف هیشکی خوندنی نیست
آدما میان و میرن
هیشکی جز تو موندنی نیست
منو از خودم رها کن
تا دباره جون بگیرم
خسته از این عقل خسته
من میخوام جنون بگیرم
نوشته شده در یکشنبه 87/7/7ساعت 2:16 عصر  توسط رضا
نظرات دیگران()